English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4114 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
harness U یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
harnessed U یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
harnessing U یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
closed group U گروه بسته
disk pack U گروه بسته
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
capel U سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
marlinspike U چنگک جدا کردن کابلهای دریایی
multistation access unit U buH مرکزی برای اتصال کابلهای شبکه Token Ring
AUI connector U اتصال D برای متصل کردن کابلهای انترنت به آداپتور شبکه
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
cable U وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cabled U وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
actuating horns U اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
package U بسته
curdy U بسته
datagram U یچ بسته
fardel U بسته
clotted U بسته
fronted U صف بسته
shut U بسته
shuts U بسته
shutting U بسته
trusser U بسته
closed U بسته
pack box U بسته
jellied U بسته
uncrossed U بسته
bunged up U بسته
crossed cheque U چک بسته
crossed chaque U چک بسته
corked U بسته
parcel U بسته
strikebound U بسته
solids U بسته
kits U بسته
parcels U بسته
solid U بسته
stacks U بسته
packaged U بسته
packages U بسته
clotty U بسته
stack U بسته
stacked U بسته
kit U بسته
logical U یچ بسته
bagful U یک بسته
packed بسته ای
packs U بسته
connected U بسته
pinioned U کت بسته
grumous U بسته
imperforate U بسته
ice bound U یخ بسته
barred U بسته
pack U بسته
shook U بسته
packets U بسته
packet U بسته
pent U بسته
bundling U بسته
interdependent U به هم بسته
bundles U بسته
bundle U بسته
occlusion U بسته شدگی
on the rope U بهم بسته
tongue tied U زبان بسته
investment castings U ریخته گی بسته
internal drainage U ابریز بسته
survival pack U بسته نجات
lappermilk U شیر بسته
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
armful U یک بغل یک بسته
icebound U یخ بند یخ بسته
investment foundry U ریخته گی بسته
clogging U بسته شدن
large n U سر بسته همینطوری
closed circuit U مدار بسته
closed circuits U مدار بسته
it is a question of money U موضوع بسته به
closed shop U سیستم بسته
to shut down U بسته شدن
ironbound U با اهن بسته
lockfast U محکم بسته
closures U بسته شدن
armfuls U یک بغل یک بسته
closure U بسته شدن
iron bound U با اهن بسته
packets U بسته کوچک
mare clausum U دریای بسته
packing U بسته بندی
dog U دفاع بسته
packaged U بسته بندی
dumbest U زبان بسته
shook U بسته کردن
package U بسته بندی
disk pack U گرده بسته
disk pack U بسته دیسک
lamblkin U زبان بسته
pre assembled U پیش بسته
program package U بسته برنامه
dunnage U بسته بندی
packet U بسته کوچک
food packet U بسته غذایی
dumber U زبان بسته
packages U بسته بندی
dumb U زبان بسته
kits U بسته لوازم
kit U بسته لوازم
closed system U سازگان بسته
homogamy U زناشویی بسته
parcel post U بسته پستی
shutt down U بسته شدن
shut in personality U شخصیت بسته
shut down U بسته شدن
cruor U خون بسته
grume U خون بسته
set in U بسته شدن
gelidity U بسته شدگی
closed game U بازی بسته
closed fist U مشت بسته
closed file U فایل بسته
closed file U ستون بسته
closed economy U اقتصاد بسته
assumed U بخود بسته
manacled <adj.> U دست بسته
tied up <adj.> U دست بسته
close-fisted <adj.> U دست بسته
closed area U منطقه بسته
close column U ستون بسته
closed loop U حلقه بسته
closed subroutine U زیرروال بسته
packers U بسته بند
packer U بسته بند
closed society U جامعه بسته
closed routine U روال بسته
package tour U گشت بسته ای
package holiday U گشت بسته ای
closed network U شبکه بسته
closed mind U ذهن بسته
all-expense tour U گشت بسته ای
packs U بسته کردن
pack U بسته کردن
case numbers U شماره بسته ها
barred <adj.> <past-p.> U بسته شده
barricaded <adj.> <past-p.> U بسته شده
blocked <adj.> <past-p.> U بسته شده
closed <adj.> <past-p.> U بسته شده
disabled <adj.> <past-p.> U بسته شده
locked <adj.> <past-p.> U بسته شده
as the case may be U بسته بمورد
right parenthesis ) U پرانتز بسته
right round bracket U پرانتز بسته
packaging U بسته بندی
van U کامیون سر بسته
vans U کامیون سر بسته
aleatory U بسته به بخت
box trail U سهم بسته
bound electron U الکترون بسته
bound charge U بار بسته
blocked opening U درگاه بسته
blind fold U با چشم بسته
application package U بسته کاربردی
flat pack U بسته مسطح
tongue-tied U زبان بسته
congealable U بسته شدنی
coil of rope U بسته طناب
coagulum U خون بسته
closed variation U واریاسیون بسته
unopened U بسته - بازنشده
finite universe U جهان بسته
shut U بسته شدن
Recent search history Forum search
1این پیج بزودی بسته خواهد شد
1می خواستم دو جمله زیر را ترجمه کنید
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1rhodamine
1terminal
1cartridge
1Let slip package
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
1die offs
0بسته بندی اجناس صادراتی به چه صورت خواهد بود؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com